ریوتا اجازه دارد در خانه زوج عمه اش بماند تا در دانشگاهی در توکیو شرکت کند. اگر چه آن را به زمانی که من در کالج بود محدود بود، من به اندازه کافی خوشحال بود که قادر به صرف وقت با عمه ام، که اولین عشق من بود. با این حال ، روز خوشحال تر ادامه خواهد داد ، بیشتر من شروع به احساس ناراضی. من می خواهم به تماس بیشتر با عمه ام، من می خواهم به یک رابطه صمیمی تر. ریوتا، که گرسنه برای امیل انجام نشده است، به چالش می برد کار لباس زیر با عمه اش تازه گرفته شده کردن شلواری ... متاسفانه، عمه ام مرا پیدا کرد ...