يک روز، کيو که مي دانست اشتيواى معلمش چيهارو يک مربی کلپ تمرينى است، داوطلب شد تا برده گوشت شود و برای آموزش التماس کرد. آموزش اسارت، بازی شرم، قرار گرفتن در معرض بلوغ، بند در ایرما، حیوان خانگی ... معلم منحرف ماسوخیست که بیدار به لذت بردن از لزبین ها SM با بازی آموزش سخت خوشحال است و به دنبال مجازات رادیکال ... یک برده مخفی زننده، که در باغ گل یک مدرسه نجیب آشکار می شود، یک ماسوخ آموزش لزبین.