وقتی که من در اطراف شهر راه رفتن در ناامیدی از زندگی پس از از دست دادن شغل من علاوه بر باکره بودن، من یک پوستر از "استخدام مرد" را دیدم. من اغلب آن را ببینید ، اما البته من فکر کردم آن را نوعی از کلاهبرداری بود و اهمیتی نمی دهند ، اما من تا به حال چیزی برای از دست دادن به هر حال ، بنابراین من آن را با هیچ شانسی به نام. وقتی به محل تعیین شده رفتم، یک عمارت مسخره وجود داشت. و ماری بود، زیبایی بیدمشک با سبک برجسته با چشمان کمی تنها. من هرگز فکر نمی کردم که من قادر به دیدار با یک ......! مریم نا امید است زیرا او را دوست دارد و تمایل جنسی قوی است، اما او شوهرش را از دست داده است و نا امید است. - از هیجان دیدن ماکو برای اولین بار و وضعیت بی رنگ و ناتمام، او به شدت به مریم. مریم به تدریج قلب خود را باز می کند و حتی اجازه می دهد تا پاداش و شات واژن او. و همانطور که شما با آنها ارتباط برقرار می کنید، احساسات شما ...... است.