ریکو با خانواده موسس یک شرکت بزرگ ازدواج کرده و زندگی ثروتمندی دارد. - با این حال، شوهرش تنها کار و غفلت خانواده اش، و به تازگی میل جنسی خود را خشک شده است. برخلاف چنین شوهری، او به پسر مهربانش، کوسوکه جذب شد. ریکو از عشق مخفی خود به پسرش مشکل داشت، اما نفرین با یک نامه شکسته شد. معلوم شد که کوسوکه کودکی است که در هنگام زایمان اشتباه کرده است. کوسوکه از این حقیقت غمگین است. با این حال، او مخفیانه به ریکو به عنوان یک زن نگاه کرد، و او نمی توانست آن را تحمل کند و لب های گرم و مرطوب خود را با هم هم پوشانند.