روز دیگر ، من خانه او را برای اولین بار بازدید... به پدر و مادرم سلام کردم وقتی پرسیدم، شنیدم که پدرش رئیس یک شرکت است، و آن پدرش اخیراً دوباره با یک زن جوان ازدواج کرده بود که "منشی سابق رئیس جمهور" یا چیزی بود. من شگفت زده شد که مادرش که به من سلام یک زن بسیار جوان، زیبا، و باهوش بود، اما این دلیل بود ... آن شب، من با مهربانی اجازه داشتم که یک شب در خانه او بمانم.