نی، خواهر بزرگتر که با برادر کوچکترش زندگی می کند، یک زن زیبا با شهرت در مجتمع آپارتمانی است. - برادر کوچکتر، که قصد داشت با بدن فریبنده نی سود کسب کند، با صاحبخانه و ساکنان تبانی می کند و نی را به تله می اندازد. -اون مردهای پایینی که هیچوقت نمی خوان این کارو بکنن من دندان هایم را ریگ کردم و احساس مرگ را تحمل کردم. این خسته کننده است، غم انگیز است، اما آن را احساس می کند تا خوب است که یک محدودیت وجود دارد! - تحقیر و دیوانه دیوانه! دیک خوب است! حدس می زنم دیک بهترین است! چرا کیر آنها اینقدر احساس خوبی دارد؟