NNPJ-437: - عاشق او را قطع نامزدی خود را ... * فعالیت بابا با سوخته! هر بار که من بهم زده، من تنهایی من را فراموش کرده ام ... -پيستون براي قلب زخمي التماس مي کنه [نظریه ای که یک زن ضعیف دلیل خود را از دست می دهد]
- Her lover broke off her engagement ... * Daddy activity with burnt! Every time I get poked, I forget my loneliness ... - Piston begging for a wounded heart. [The theory that a weak woman loses her reason]