بالاخره تصميم گرفتم برم به خانه اش -من امروز یه عکس واژن میکنم ! - وقتی که من با قصد انجام آن رفت، آنچه به نظر می رسد خواهر دختر او بود که من را با شلوار خود را در معرض هین! - من نمی توانم صبر کنید تا خواهر من به مجبور من جی ● پو و اجازه دهید من در داخل که او اجازه نمی دهد!