ساکی خانه والدینش را به ارث برده و بدون فرزند با خوشحالی زندگی می کرد و از شوهر حقوق گیرش به طور متوسط حمایت می کرد. یک روز تابستان، در حالی که انجام کارهای خانه، یک مرد عجیب و غریب به طور ناگهانی به سرقت می شکند. با وجود وحشت زده بودن، ساکی متوجه می شود که این مرد برادر کوچکتر شوهرش، کیسوکه است. بدهی از پول سیاه و سفید ، اخراج از شرکت... برادر زن ناامید به سختی ساکی و من در خانه ماندم همانطور که بود ... -برادر زني که به خانه پدر و مادرش فرار کرده يک هيولي ميل داره ! - او در مورد شوهرش اهمیتی نمی دهند و همچنان به ارتکاب برادر زن خود را!