وقتی که من به خانه آمد یک روز در آپارتمان من به تازگی نقل مکان کرد، دختر صاحبخانه رفت تا بدون اجازه! این بچه چهره زیبا، بی باک است، و هیچ احترامی برای سن مسن تر خود را. - وقتی که من سعی می کنم آن را لگد کردن، من به طور ناگهانی نشان دادن مشاعره من و نعناب کامل! "من گرفتن ~ w" "آیا باید به پدرم بگویم که عموی من چیزی عجیب و غریب انجام داد؟" من قادر به دیدن دی وی دی ارزشمند و سرگرمی لولیکون من آشکار شد ، بنابراین من می توانم آن را به طور کامل مقاومت در برابر نیست ، و روز از بودن با دیک تا آنجا که من توسط او که در فساد H علاقه مند بود آغاز شد.