رئیسان در اصل سالمندان محلی و نوجوانان بودند ... داستان غیر قابل پیش بینی است... بلافاصله شکل گرفت مثل این... همه در انجمن محله ... اگر شما نمی خواهید به گل سرخ... گوش دادن به آنچه من باید بگویم... و... خوب... من تقصیر دارم... این یک پیشرفت مشترک است... وقتي واقعا اتفاق بيفته... من واقعا احساس می کنم مثل من قصد دارم به اطاعت ... داشتم فکر ميکردم...