چه!؟ جداً؟ آن گراور پای بزرگ که من هر روز می ساختم! -خواهرش ! سرگردان در اطراف خانه در لباس شنا شهوانی! - جی پو من یک بین به وسوسه ناخودآگاه است! دلیل قرار دادن! من نمی توانم این کار را انجام دهم! من دیگر نمی توانم آن را تحمل! من براي اون متاسفم - مالش و خورد و lick خواهر خود را گرم فنجان مخزن شیر! - جی پو نیز در پرتاب و فراری پیستون شدید! حتی اگر او در نزدیکی است، او را نادیده می گرفت تفنگ و لگن خود را تکان می دهد! - در داخل آن را به عنوان با حرکت است! من نمی توانم جلوی لگن خود را بدهم!