اولین باری که سیگار می زدم زمانی بود که یک جوان بودم. بعد خواهرم هر روز ازم پرستاری میکرد من بدون اینکه قادر به شیردهی باشم بزرگ شدم. اما به لطف خواهرم، من سالم بزرگ شدم. -تا وقتي که خواهرم دوست پسرم رو گرفت... نمي توانستم اجازه بدم سينه ي با ارزشم توسط يکي ديگ گرفته شود. و یک روز، من چیزی به خواهرم گفتم ...