پسر کاکای من یک دختر بی گناه، دوستانه و مهربان است، اما او عادت داشت که تمام طول سال را در خانه نیمه برهنه سپری کند. من برای اولین بار در مدت زمان طولانی برای دیدن خانه بستگانم آمدم، اما مریض شدم. پسر کاکای نگرانم دستش را روی پیشانی ام قرار داد تا تبم را اندازه گیری کند، و وقتی گفتم معده ام درد می کند، آن را مالید. - از آنجا که فاصله نزدیک به نیمه برهنه او، او و حملات ...