ریو سفر تجاری طولانی مدت شوهرش و تمایل جنسی بیش از حد خود را از طریق ورزش است. یک روز، وقتی دوست پسرم، کوسوکه، ملاقات می کند، من مجذوب یک چوب گوشت جوان و قوی هستم که اتفاقاً آن را دیدم. من نمی توانستم آن را تحمل کنم و به او نزدیک شدم. - در ابتدا، او چند بار مرکب بود و خوشحال بود، اما کوسوکه صاحب یک نا برابر بود که نمی توانست در یک یا دو بار مهار شود. - پیستون خشن که نمی داند چه زمانی به پایان خواهد رسید بدون پایان ادامه می یابد، و بدن کاریو شروع به فریاد زدن در یک سری از اوج که هر روز تکرار می شود.