یک سال از زمانی که شوهرم پیش از من بود می گذشته است. در روزهای ارامش بخش که با دختر و همسرش سپری می شد، زخم های عاطفی ریکو به تدریج بهبود می یافت. با این حال، در همان زمان که من بهبود یافتم، احساس کردم که تمایل من برای یک خروجی در حال رشد است. داماد چنین تغییری را در ریکو حس می کند و هر بار که او تنها می شود، برای یک رابطه ممنوعه فشار می اورد. ریکو امتناع می کند و می گوید که نمی تواند به دختر و شوهر مرحومش خیانت کند. - با این حال، بدن گرسنه برای یک مرد درد غیر قابل کنترل ...