امروز عصر. من در حالی که از دختری که به جاده پریده بود محافظت میکردم تصادف کردم. اگرچه هیچ اسیب تهدید کننده زندگی وجود نداشت، اما یک ماه طول کشید تا به طور کامل از شکستگی در هر دو دست بهبود یابد. طبیعتا نمیتوانستم کار کنم، بنابراین مجبور بودم در خانه استراحت کنم، اما در وهله اول نمیتوانستم زندگی کنم. ...... حالا چه اتفاقی قراره بیفته؟ من در از دست دادن بود، اما دختری که به من کمک کرد امد تا این لطف را جبران کند. من نمی توانم کمک کنم اما احساس حباب برای یک دختر که نه تنها با کارهای خانه کمک می کند، بلکه پردازش جنسی و رابطه جنسی را به جای من که نمی تواند از هر دو دست استفاده کند!