START-196: یک روز، یک دختر فراری با سینه های بزرگ پنهان در آپارتمانی زندگی می کرد، فکر می کردم مثل یک دختر هستم، اما برای رابطه جنسی التماس شدم و وقتی آن را درآوردم، بهترین احساس را در زندگی ام با بهترین بدن داشتم.
One day, a runaway girl with hidden big breasts lived in an apartment, I thought I was like a daughter, but I was begged for SEX, and when I took it off, I felt the best in my life with the best body.