تنها کسی که در زندگی ام بیشتر از همه دوستش داشتم، معلمم بود، هم قبل و هم بعد از ان. من بعد از اینکه چندین بار از واژن استفاده کردم باردار شدم. معلم به من گفت که سقوط کنم، اما من زایمان کردم. باور داشته باشید که می توانید ازدواج کنید. اما دور انداخته شد. نمیتوانستم خودم را به تنهایی بزرگ کنم چون پدر و مادرم مرا اشتباه درک کردند، و در نهایت، معلم کودک را گرفت و من فرار کردم. از اون موقع 10 سال گذشته معلم دوباره در مقابل من ظاهر شد.