ریوجی، یک دانشجوی کالج در حدود سن او، نمی تواند از ذهن خود خارج شود Kazuko، یک زن متاهل با سینه های چاق و چله که در کنار خانه زندگی می کند. - او در عذاب زندگی می کند هر روز در حالی که داشتن توهمات مختلف با مشاعره چاق و چله و باسن او. یک روز، ریوجی تصمیم گرفت شهد را که دریافت کرده بود به تنهایی به خانه کازوکو ببرد. کازوکو که میدانست ریوجی از قبل با چشمان شهوتانگیز به او نگاه میکند، سینهاش را باز کرد و ریوجی را تحریک کرد!