- من یک خانم اداری ساختم که با چشمانش به من نگاه می کرد حتی اگر او جوان تر بود و او را مجبور به نوشیدن چای با دیورتیک ها به عنوان انتقام کرد، و او را با شکایت های بی پایان و ازار و اذیت سوء استفاده از قدرت، و در مقابل مردم برای یک عمر نشت کرد. - من خیلی هیجان زده در مورد بی اختیاری خجالت از یک دختر قوی فکر گستاخ! (1) توسط کرامر و قوی ● جنس بی اختیاری (2) اتاق خواب بازداشت خانگی! من نمی توانم به توالت بروم و رابطه جنسی را نشت دهم (3) عذرخواهی در درب مقدار زیادی از cumshots صورت (4) بی اختیاری توده در شرکت در شب. - نشت در ملاء عام ... من خیلی خجالت می کشم که می خواهم بمیرم ...