من یک اتاق را با مدیر رئیسم به اشتراک می گذارم که به دلیل خطای ترتیب از او متنفرم. رئیسم به من دستور داد که با چشمان بسته منتظر بمانم و تنها ماندم. تشنه بودم، بنابراین وقتی اب خواستم، با خیساندن کت و شلوارم و لمس سینه هایم مورد ازار جنسی قرار گرفتم. من اجازه نداشتم به توالت بروم و بالاخره در یک فنجان ادرار کردم. در ان زمان، من بر روی رئیسم ادرار کردم و انگشتانش را لیسیدم در حالی که عذرخواهی می کردم ... قبل از اینکه بفهمم، داشتم میبوسیدم. و من بدون اینکه بدانم چرا، و بارها با رئیسم به اوج لذت جنسی رسیدم، که از ان متنفر بودم.