او به من افتخار می کند که در توکیو فعالیت های بت پرستی انجام می دهد. خیلی وقته که به زادگاهم برنگشتم پس خیلی خوش میگذره یک سالمند که او را خیلی دوست نداشت، به خانه او امد. نمیدونم میتونی زود بری خونه چه چیز? چیزی برای خوردن نخرید! ولی نمیتونم جوابش رو بدم - من با اکراه به خرید رفتم، بدون اینکه فکر کنم که توسط یک ارشد بزرگ مورد تجاوز قرار گرفته ام ● من به اندازه کافی احساس کردم که صدای aegi ...