سومیر، یک زن متاهل که 10 سال ارایشگر بوده است. در سال سوم، او با نیشیمورا، که در ان زمان مدیر بود، ازدواج کرد و اکنون انها با هم فروشگاه را اداره می کنند. - او با شوهرش رابطه خوبی داشت، اما او فقط در مورد کار در فروشگاه و در خانه صحبت می کرد و به تدریج بدون جنسیت شد. بعد از اینکه شوهرم شبها به خواب میرفت، من به تنهایی احساس وحشت میکردم، اما به حد خود رسیده بود. در ان زمان، او با یوکی، یک مشتری که به فروشگاه می اید، ملاقات می کند. سومیر، که در مورد یک موضوع مشترک هیجان زده بود و یک نوع داشت، به طور تصادفی در هنگام شامپو کردن شرارت کرد.