[پای بزرگ چان که در مورد پیوستن به شرکت در همان زمان نگران است ... امشب، شجاعانه بلند شدم و راست شدم! من افسرده هستم چون در محل کار اشتباه بزرگی مرتکب شده ام. سپس، او مرا دعوت کرد که "بیایید برای یک نوشیدنی برویم!" - و به من احمق که اوج گرفت و اخرین قطار را از دست داد، "ایا می خواهید در خانه بمانید؟" و دسته کوچک موسیقی جاز توسعه خدا! - نعوظ کامل بر روی شکاف او Dokan & nipple potch که لباس اتاق شد! نمیتوانستم ان را تحمل کنم و دستم را دراز کردم ... وقتی از سینههای بزرگش بیرون امد لبخند زد.