دختر با رها کردن پدر و مادرش که نسبت به فرزندانشان بی تفاوت هستند، از خانه فرار می کند. تنهایی بدون جایی برای خوابیدن امشب و تمایل به دوست داشتن مخلوط است و او بدن خود را به یک غریبه ارائه می دهد. اولین مردی که ملاقات کردم یک مرد میانسال بلند قد و خوش هیکل بود و من احساس بدی برای بدن ظریف و خوش شکل او داشتم. - یک بزرگ نامتناسب به واژن کوچک او حمله می کند و او توسط یک لذت ناخالص مورد حمله قرار می گیرد که توصیف ان دشوار است و چندین بار به اوج خود می رسد. - او چندین بار رابطه جنسی دارد و سه بار از واژن شلیک می شود. مرد سادیست بعدی که ملاقات می کنم، با پوشیدن محدودیت و یقه، مانند یک اسباب بازی رفتار می شود. ایراما، که یک چوب گوشت را در گلو قرار می دهد، بدون لاستیک در واژن خام کودکانه قرار می دهد و شات واژن را تکرار می کند.