SW-571: پسر عمو، من خیسم! از پسر عمویم که به خانه من امده بود خواسته شد حمام را تمیز کند و بسیار هیجان زده بود! ژاکتش خیس بود و نوک سینه های نازش بود ولی سرگرم شده بود و بهم نشونش داد
Cousin, I'm wet! My cousin who came to my house was asked to clean the bath and was very excited! - Her jacket was wet and her cute nipples were lewd, but she was amused and showed it to me.