میرو، یک دختر جدی در سن او، نگران بود که او نمی تواند با موضوعات جنسی همکلاسی هایش ادامه دهد. یک روز، من غوطه ور شدم و در تعطیلات به خانه معلم رفتم تا از معلم تربیت بدنی اتاق خانه ام بخواهم که در مورد رابطه جنسی به من اموزش دهد. با این حال، معلم یک معلم عاشق واقعی است که هر یکشنبه به اداب و رسوم می رود، و در ابتدا او سعی داشت پیرو را به عقب برگرداند، که از خانه معلم بازدید کرد تا به اداب و رسومی که او رزرو کرده بود، برود، اما از انجا که او بیش از حد مداوم بود، از کنجکاوی او استفاده کرد و در روند توسعه با بدن او بازی کرد و Miiro نیز انچه را که معلم گفت جدی گرفت و به تدریج بدن خود را به خوبی معلم اموزش داد.