زندگی شاد با یو، که بارها حمله کرد و ازدواج کرد، به دلیل جوان او، کویچی، به طور کامل تغییر کرد. در طول ناهار در محل کار، کویچی و یک زن صحبت می کردند و او به خود می بالید که یک زن متاهل ساده ترین راه برای رها کردن است. علاوه بر این، همسرم یو نیز گفت که او می تواند ان را تامین کند، بنابراین من با خشم پر شدم و دهانم را برای متقاعد کردن او زدم. و چند روز بعد، کویچی را به خانه اش دعوت کرد و او را به مدت سه ساعت با همسرش تنها گذاشت. بعد از ان زمان، با عجله به خانه رفتم و کاملا دو نفر را باور کردم که گفتند هیچ اتفاقی نیفتاده است.