"مامان، تو داری من را اغوا می کنی، من دیگر نمی توانم ان را تحمل کنم ..." من هرگز فکر نمی کردم که دوست پسری که توسط دخترم اورده شده است به عمه ای مثل من علاقه مند باشد. - او به طور غیر منتظره ای مورد حمله قرار گرفت در حالی که دخترش دور بود، و او توسط یک جی بی نظیر شدید مورد تجاوز قرار گرفت ● پو ● بدن ناامید تکرار اوج به عنوان اگر او اب به دست اورده بود. - به نظر می رسد که او به مادری، سیستم چاق و چله و سینه هایی که دخترش ندارد جذب شده است ... با دانستن اینکه این یک عمل خیانت بود، تصمیم گرفتم به جای مادرم یک زن باشم و در رابطه جنسی غیر اخلاقی غرق شدم.