مادر یک همکلاسی که در کنار خانه زندگی می کند. او دوستانه، همیشه شاد و جذاب بود. او طوری از ما مراقبت میکرد که انگار ما بچههای خودش هستیم. -من یه همچین اوبا رو به عنوان یه زن دیدم . یک روز، اوبا قرار بود حرکت کند، و من واقعا می خواستم این کار را با اوبا قبل از ان انجام دهم.