یک روز، اتفاقی به سکس اقای هونگو، که تحسینش میکردم، روی پلهها نگاه کردم. از ان زمان، هر روز پانچیرا، سینه ها و رابطه جنسی به من نشان داده شده است. - او به نظر می رسد لذت بردن از دیدن من نعوظ، اما به دلایلی او همیشه نعوظ ... - من ناامید هستم که فرزند مورد علاقه من توسط مرد دیگری در مقابل من است، اما امروز نمی توانم صبرم را متوقف کنم.