قطعات را در کارخانه سرقت کنید و انها را با قیمت بالا بفروشید. "چه می خواهید انجام دهید؟" او پرسید، "من فکر نمی کردم این یک معامله بزرگ باشد ..." این کمی بهتر است ... این طاسی چیست؟ من اسیب را گزارش خواهم کرد! معلومه که اخراجی! "اوه خدای من ... من هر کاری میکنم.»