یک زن متاهل در چهارمین سال ازدواجش طرف دیگر دو سالمند بود و با خوشحالی زندگی می کرد، اما چنین روزهایی زیاد طول نکشید و شرکتی که شوهرم در ان کار می کرد یک سال پیش ورشکسته شد. سرمایه گذاری در یک شغل جانبی نیز شکست می خورد و با مقدار زیادی بدهی به پایان می رسد. شوهر نمی توانست دوباره کار پیدا کند و به عنوان کارگر روزمزد کار می کرد و زن نیز به صورت پاره وقت به سر کار می رفت، اما هنگامی که زندگی دشوار ادامه یافت، شوهر بیمار شد و در بیمارستان بستری شد و به پایین رسید. در ان زمان، همسرم به کلمات درامد بالا که در اینترنت پیدا کرد جذب شد و با او تماس گرفت. با این حال، کار این بود که با بدن در تمام طول روز پرتاب شود ...