عایا، یک awahime تازه کار که در یک فروشگاه صابون بالا پایان کار می کند. شوهرم به تنهایی کار می کرد و تنها زندگی می کرد، و این شغلی بود که من شروع کردم زیرا در زندگی یک زوج در حال گذر احساس تنهایی می کردم. یک روز، یک مرد جوان، سوگیورا، به عایا امد. - یک مرد جوان ساده لوح که انزال تنها با عشقبازی چون او به زنان استفاده نمی شود. با این حال، با توجه به شخصیت دست و پا چلفتی اما ملایم خود، عایا می اید به تعامل با Sugiura نه به عنوان یک بانوی صابون، اما به عنوان یک زن. زبان در هم تنیده، لب با افکار در بالای یکدیگر. رابطه بین این دو به تدریج کاهش می یابد ...