WANZ-966: یک ارشد پاره وقت که با من ماند زمانی که من اخرین قطار را از دست دادم ... نمیتونستم سینه هایی که از لباس های بدون سینه بندم بیرون می امد و تا سپیده دم نیزه می زدند را تحمل کنم! جشنواره کیریتانی
A part-time senior who stayed with me when I missed the last train ... - I couldn't stand the boobs that popped out of my braless room clothes and speared until dawn! Kiritani Festival