من استفاده از دست هایم را به دلیل اسیب دیدگی که هنگام سقوط از پله ها متحمل شده بودم از دست دادم. دوش، توالت و غذا در همه جا وجود دارد. من به پایان رسید تا داشتن برادر کوچک گستاخ من مراقبت از من ... وانمود کن که جسد رو پاک میکنی، شیر رو مالش بدی و با شرایط کنار بیا! خوب است که من نمی توانم از هر دو دست استفاده کنم، اما برادر کوچکترم بدن من را مدیریت می کند ... نمیتوانستم مقاومت کنم... ماهی مرکب تحقیر امیز چندین بار، واژن چندین بار شلیک شد و همچنان مورد تجاوز قرار گرفت ...