هوتارو که دو سال است با هم دوست هستیم و من و او قصد داریم سال اینده ازدواج کنیم. یک روز، مایکل، که برای شرکت پدر هوتارو کار می کند، تصمیم می گیرد در خانه هوتارو بماند. هوتارو با اکراه میپذیرد، اما این یک اشتباه بود. مایکل سیاه پوست بود و انقدر بزرگ بود که نمی توان ان را با ژاپن مقایسه کرد. هوتارو که به طور تصادفی شاهد ان بود، ...... سرش با بزرگ مایکل پر شده بود. کرم شب تاب که توسط مارا ضخیم سیاه و سفید درخشان باز شد، منحصرا برای مایکل می شود. * محتویات ضبط ممکن است بسته به روش توزیع متفاوت باشد.