من یک مرد بد هستم که هر روز از رئیسم عصبانی می شوم، اما انچه که من در برنامه با ان مطابقت داشتم، یک دختر کوچک و زیبا در لباس فرم بود که همیشه گیتار را به تنهایی در پارک بازی می کرد! من بلافاصله با او وسواس شدم، شرکت را از دست دادم، در تاریخ رفتم، بوسیدم و واژن را در یک بدن کوچک در یک هتل عشق بارها و بارها شلیک کردم. حتی در طول دوره او، او گوش گربه ناز پوشیده و مکیده سخت من. کانا که وسایل عمویش را به اهنگ تبدیل می کند ...