ایکا، که یک سال است ازدواج کرده است، پدرش را دوست ندارد، که اخیرا با او زندگی می کند، زیرا او هنوز یک پدر شهوت انگیز است که فکر می کند او سرد است. یک روز، هنگامی که شوهرم به یک سفر کاری رفت و با پدر زنم تنها بود، من مجبور به نوشیدن یک داروی مقوی غرایز جنسی مخلوط با چای شدم، و حتی اگر من ان را دوست نداشتم، ناراحت شدم اما من با یک دیوانه شدم. - پس از ان، او همچنان چسبنده است، بدن او استروس بیشتر و بیشتر با نوازش چسبنده و تند و زننده او، و داروی مقوی غرایز جنسی و پدرش در قانون سر او را ترک نمی کند. مهم نیست که چقدر از ان متنفرید یا چقدر نفرت انگیز است، اگر این لذت را بدانید ...