چهارمین قسط از نعوظ گناه! بهار بالاخره به سراغم امد! - من به دختر مورد علاقه من اعتراف شد و تصمیم به تاریخ! در اولین قرارم کجا باید بروم؟ - در نهایت بکارت او نیز دور انداخته شد! درست زمانی که من در مورد چنین چیزی فکر می کردم ... "چی!؟ چه کار میکنید? نکن! این کار را نکن!» من به زور از بکارت من توسط یک زن متاهل که در کنار خانه زندگی می کند محروم شد ... اولین تجربه