میسا دختری است که در یک خانواده تک مادر بزرگ شده است. عموی همسایه، اقای / خانم، که همیشه به او اهمیت می داد، از زمانی که شغل خود را به دلیل بازسازی از دست داد، تغییر کرده است و او تبدیل به یک مزاحم شده است، زیرا او به یک اتاق زباله با بوی عجیب و غریب عقب نشینی کرده است. پس از ان، سعی کردم درگیر نشوم، اما وقتی کیف پولم را برداشتم و با اکراه برای تحویل ان رفتم، ناگهان به اتاق کشیده شدم. "شما به من نگاه می کنید، فکر می کنید من در پایین هستم!" دلیل دختری که به زور یونیفرم خود را از دست داد، با مایع منی رنگ امیزی شد و چندین بار به تدریج سقوط کرد.