[یک درام کامل ارائه شده توسط بهشت] من می خواستم شما بگویید که شما ان را دوست دارید ... فکر میکردم تمام این مدت با هم بودیم من به عنوان یک خواهر فکر می کردم ... این واقعا احمقانه است ... من بارها او را انزال کردم تا بتوانم از دوست دوران کودکی ام که به توکیو می رفت پشیمان باشم. من می خواهم شما مرا به عنوان یک زن به درستی ببینید ... منظورم اینه که به زودی میاد... من خودم را در این روستا ترک می کنم و شما می روید ... هر چه نزدیکتر به جدایی نزدیک شود، احساسات این دو بیشتر شعله ور می شود ...! ظریف، اما غنی ... سه روز قبل از اینکه دوست دوران کودکی من به توکیو نقل مکان کرد.