- یک اتاق مشترک با یک زیردست کسل کننده در یک سفر کاری. - وقتی شلوارم را با قصد اذیت کردن پایین می کشم، یک چانه درشت کوچک در مقابل من پوروری است! - من سعی کردم بلافاصله با یک عذرخواهی برای خنده شلیک کنم، اما هیچ نشانه ای از ایکو وجود نداشت! (این دیگه چه کوفتیه...) - هنگامی که شما تبدیل به یک mushy و قرار دادن ان را با یک اسب، شما یک انزال تاخیر غیر منتظره و ایکی مداوم داشته باشد ... (بعدها، او زیردستان خود را فراخواند و با خشونت با چین درشت التماس کرد)