هنگامی که مرد جوان به حومه شهر بازگشت، پدرش و یک زوج همسایه مهربان به او خوشامد گفتند. به طور خاص، او و همسرش، اقای / خانم، دوستان خوبی بودند و به سرعت دوست شدند. یک روز، مایو، که متوجه نعوظ یک مرد جوان خوابیده است، او را اغوا می کند و او را به یک رابطه دعوت می کند. و رابطه جنسی که شروع می شود ... حتی هیجان پیدا شدن توسط شوهرش لذت بخش می شود و داستان تابستان یک مرد جوان و یک زن متاهل که خود را فراموش کرده و در رابطه جنسی غرق شده است، لذت بخش است.