هنگامی که شما قلاب، شما نمی توانید از ان خارج ... یک رابطه عاشقانه نابخشودنی بین یک معلم و یک دانش اموز که نباید باشد. من با بیماری موقت یک دانشجوی پسر فریب خوردم و به یک هتل عشق رفتم ... - این اغاز زمانی بود که او با یک احساس مستقیم بدون بی حرمتی اعتراف کرد، و حتی اگر او می دانست که خوب نیست، او نمی توانست ان را رد کند و ان را پذیرفت. او به وجودی که بیش از هر دیگری به او نیاز داشت و به دنبال او بود، موقعیت خود را به عنوان یک معلم فراموش کرد، به میل جنسی یک دانش اموز جوان و شدید معتاد شد و بعد از مدرسه در یک هتل عاشقانه صرف رابطه جنسی مخفی کرد.