من توانستم یک قرارداد بزرگ بگیرم و در راه خانه از یک مهمانی نوشیدنی جشن با رئیس مشتاقم ماکی خوشحال بودم. اما قبل از اینکه بفهمم، اخرین قطار را از دست دادم. نمیتونستم ببینم که تو دردسر افتادم و رئیس ماکی تصمیم گرفت تو خونه من بمونه شاید دارم تو خونه استراحت میکنم ولی رئیس مست ماکی بی دفاع به من تکیه میده و بدنم رو لمس میکنه پس از مدتی، رئیس ماکی ناگهان من را مکید، که ساخته شد، زیرا من نمی توانستم بدن را بیش از حد لمس کنم ...!