من دانشجوی سال سوم دانشگاه هستم. من یک دوست دختر دارم که از زمان مدرسه با او دوست بوده است. بعد از فارغ التحصیلی از دانشگاه، حال ازدواج داشتم. اما صادقانه بگویم، من احساس نمی کنم که با او رابطه جنسی داشته باشم. با این حال، تعطیلات تابستانی یک ضربه است. بیایید در حال حاضر خودارضایی کنیم. من تعجب می کنم اگر یک شوخی خوب وجود دارد ... از روزی که چشمانش را دیدم... یک جلسه محرمانه خطرناک اغاز شده است ... یک زوج گوکودو که به خانه مقابل نقل مکان کردند. هر روز کنار پنجره سکس میکنم تا خودم رو نشون بدم ...... اوه، چقدر کثیف منم همین طور...