ریکو، یک زن متاهل با سطح بالایی از غرور که در یک شرکت املاک و مستغلات کار می کند. او با یک کارمند جوان در همان شرکت ازدواج کرد و شش سال با خوشحالی زندگی کرد. سپس، در تعطیلات، انها شکایت می کنند که ملکی که به انها معرفی شده است متفاوت از داستان است. روز بعد، شوهرش، که مسئول است، پاسخ می دهد، اما خشم او فروکش نمی کند و ریکو به خانه کرامر می رود. - در حالی که عذرخواهی می کند، ریکو، که نگرش مصمم دارد، تهدید می کند که خشم کرامر را افزایش می دهد و ان را در اینترنت شعله ور می کند و ملزم به قرار دادن یک ویبراتور ثابت و عذرخواهی است.