به منظور کمک به من که در مدرسه مورد ازار و اذیت قرار گرفت، یک دختر در کلاس بدن خود را کشید و بین من و قلدر مداخله کرد! -من و جسد دختره که با هم در ارتباطیم ! باسن و سینه های دختر به بدن من برخورد کرد و احساس بدن دختر به طور مستقیم منتقل شد و من در بینگ نعوظ کردم! - هنگامی که قلدر تسلیم می شود و در جایی ناپدید می شود، البته نعوظ بی پروا من پیدا می شود و این یک نیشگون گرفتن بزرگ است! فکر کردم... - شاید حس بیش از حد دختر از عدالت مشتعل شده است، اما کمک به ان بیش از حد!